بسم الله الرحمن الرحیم 

 

 

روانشناسی دین حوزه ای بین رشته ای میان روانشناسی و دین پژوهی استودانشی است که به تبیین و توصیف تجارب ، نگرشها و رفتار های دینی از منظر روانشناسی می پردازد ،

این دانش از اواخر قرن 19شروع شد و در چهار سنت انگلیسی _امریکایی ، آلمانی ، فرانسوی روسیه ای تقسیم شد که البته  مکتب روسیه رشد زیادی نکرد ،دراینجا خلاصه از آنها را بیان میکنیم . 

 

سنت انگلیسی _امریکایی

 

چهره شاخص سنت انگلیسی آمریکایی که به تجربه گرایی و استفاده از نمونه ها و موارد عینی و توصیف آماری مبتنی است، روانشناس کارکرد گرا ویلیام جیمز است . که با نگاه تجربی به تحلیل روانشناختی احوال دین می پردازد .

او که معتقد بود به ارزیابی نهایی اندیشه یا تجربه ازطریق بررسی نتیجه و میزان سود مندیان در زندگی است بر دومعیار سازگاری با امور و اصول مفروض صحیح و همچنین احساس شهود ودرونگری به عنوان اصلی ترین و اطمینان بخش ترین ابزار پژوهشی تکیه دارد. 

روانشناسی دین به تحلیل روانشناختی مفاهیم واموزه های دینی به معنای پیدایش رشد تبیین آسیب شناسی وپیامدهای موضوعات دینی می پردازد.

از آنجاکه روانشناسی دین زیر مجموعه دو دانش روانشناسی ودین پژوهی قرار میگیرد از دوروش کیفی و کمی به کار گرفته میشود ،ویلیام جیمز در تعریف دین نگاهی تجربی دارد و می‌گوید بسیاری از فیلسوفان دین تلاش کرده اند تعاریف زیادی برای دین ارائه دهند ، اما هیچ یک نتوانسته اند جوهر وذات واحدی را برای دین تبیین کنند و حداکثر ویژگی های دین را بیان کرده اند او معتقد است که نمی توان ویژگی های آن رانشان داد ومتقد بود دین عبارت است از احساسات ، اعمال و تجارب شخصی انسانها که در عالم تنهایی شأن اتفاق می افتاد به گونه ای که خودشان را در ارتباط با آنچه امر الوحی تلقی میشود مییابند .

جیمز در عین حال که تنوع ادیان و کثرت گرایی را به رسمیت می شناسند گوهر یگانه ای را برای دین درنظر میگیرد ، ودر زیر تنوع گسترده که در اندیشه دینی وجود داردنوعی     یگانه کی دراحساسات و رفتار است که این عناصر بهتر می توانند گوهر دین داری را شناسایی کنند . 

از آنجا که روانشناسی دین زیر مجموعه دو دانش  روان شناسی و دین پژوهی قرار می گیرد از روشهای کیفی و کمی استفاده میشوند . پیشینه رویکرد کمی در روانشناسی دین به گالتون در انگلیس و هال و مکتب کلارک در آمریکا بر می گردد. در سنت انگلیسی _امریکایی که بنیان گذار آن گالتون انگلیسی است . به توصیف رفتار های دینی از طریق توزیع پرسشنامه و آزمون با به کارگیری آمار پرداخته می شود و از دیگر طرفداران این سنت استنلی هال و آدین استار باک هستند. 

استنلی هال بنیان گذار دانشکده روانشناسی دین در دانشگاه کلارک آمریکا است . دو شاگرد برجسته هال جیمز لوبا و استار باک که موضوع مورد تحقیق این دو نو کیشی بود ‌‌ .

هال بنیان گذار روانشناسی دین در آمریکا و معتقد بود که برای منطبق کردن دین با نیاز ها ی شخصی و اجتماعی دنیای مدرن از روانشناسی به عنوان وسیله ای برای بازسازی دین باید بهره گرفت . روش پرسشنامه و مصاحبه را  و زندگی خود نوشت را در بررسی های دینی به کار برد . 

 

استار باک نخستین کسی که کتابی در زمینه روانشناسی دین نوشت با نام روانشناسی دین 99»این کتاب نتایج تحقیق 5ساله اش در مورد رویکرد دین  است با 192نفر کار کرد و زندگی خود نوشت آنها را تحقیق کرد 1265پاسخ به پرسشنامه ای کوتاه دریافت ،او معتقد بود تغییر آیین با آغاز بلوغ همزمانی دارد بلوغ جنسی فرصت بیداری مذهبی است نه علت آن . استار باک برای تحقیق درباره پیدایش مفهوم خدا میان اقوام بدوی با توجه به تحول و تکامل شخصیت از روش گرد آوری و مطالب زندگی نامه ای درون نگری ، تامل شخصی و پرسشنامه استفاده کرد و آنها را طبقه بندی و تجزیه و تحلیل نمود .

 

جیمز لوبا یکی دیگر از شاگردان هال بود که اعتقاد داشت آگاهی دینی و تجربه و احوال عرفانی تفاوت کیفی با آگاهی انسان عادی ندارد ،تجربه دینی مجموعا فاقد موضوعی متعالی و کاملا نتیجه نیرو های طبیعی است تجربه عرفانی را می شود فرایند های روانی_فیزیو لوژیک تبیین کرد و معتقد بود که دانشمندان آگاه به خدای انسان وار یا جاودانگی اعتقاد ندارند . 

 

 

 

منبع ؛روانشناسی دین از دید گاه ویلیام جیمز و سایت خبری ایرنا 

 

 

 

 

سنت فرانسوی 

 

 

سنت فرانسوی که نمایندگان آن در قرن 20پیر ژانه -تئوذل ریبو و تئودور فلورئا بودند که بیشتر آسیب شناسی دین یعنی بررسی تاثیرات منفی آن بر سلامت روان افراد گرایش داشتند.

واثاری که در حیطه روانشناسی مرضی عرضه گردید بیشترین کمک را در فرانسه به روانشناسی دین کرد ارتباط بیماری روانی با دین داری مهمترین موضوع روانشناسی مرضی در باب  روانشناسی مرضی در باب روانشناسی دین بود 

​​​​​

 

 

 

 

 

منبع سایت خبری ویستا و ایرنا 

 

 

 

 

 

 

 

 

سنت آلمانی 

 

 

ویلهلم ونتسنت دیگری را در روانشناسی را بنیان نهادکه مبنی بود بر مشاهده و ملاحظه و رفتار و عقاید دینی اقوام وگروه ها ونه وما افراد .ونت پیشگام در درونگری کنترل شده تجربی وبنیان گذار روانشناسی تجربی بود ، ومعتقد بود فرایند های عالیتر روانی در نماد فرهنگی مثل زبان اسطوره ودین عینیت می یابد ، فنون روانشناسی فردی (پرسشنامه و)که در آمریکا رایج است برای هر نوع روانشناسی دین بی فایده است واو درصدد در آمد که دین را ازطریق بازسازی گذشته بعید ، آن و تحولات بعدی تبیین کند در حوادث ذهنی ابتدایی وغیره دینی ریشه دارد ، وباتحول  اسطوره دین  پدید می آید ، ودین عبارت از این احساس است که دنیای ما بخشی از دنیای بزرگتر و طبیعی است که در آن اهداف والاتر انسانی به ثمر می نشیند و تحقق می یابد 

 

 

زیگموند فروید _فروید نقش زیادی در روانشناسی دین دارد فروید دین را توهم ومخدر میداند و امید وار بود نوع بشر بتواند بران چیره شود فروید ۴کتاب عمده در روانشناسی دین نوشت ۱توتم وتابو 1913،،۲اینده یک پندار 1927،،،۳تمدن پناه سندی های آن 1930,,۴موسی ویکتا پرستی 1939,

 

یونگ زادمر به دلیل توجه جدی به روانشناسی پدیده های دینی ممتاز هستند ارزیابی مثبت این دو از دین به عنوان نمایانگر ابعاد روح به نحو ژرف تر و جامع تر از مسائل جنسی که فروید محور روح بشر می انگاشت نقطه جدایی آنها از فروید شد . 

 

 

 

​​​​​​منبع سایت خبری ویستا و ایرنا

​​

 

 

 

سنت روسیه 

 

کمونیسم ، آموزه های کمونیسم به وسیله فردی به نام کارل مارکس به وجود آمد مارکس که در حمایت از جامعه کارگری برخواسته بود این آرمان را درست می پروراند که روزی پرچم ثروتمندان واقتصاد کاپیتالیسم را به زیر بکشد کمونیسم مکتبی است که پیروان ان از دید ون مسیحیت و اسلام مرتد وملحد اند این مکتب در مسائل گوناگون مذهبی و اجتماعی وعقایدی دارد مثلاً کمونیسم وجود خداوند وبه طور کلی تمام امور غیبی را انکار کردند ومعتقد اند که اساس تمام اشیا ماده است شعار آنها این بود که ما به سه نفر ایمان داریم مارکس و استالین و لنین و به سه چیز کافر هستیم الله دین مالکیت شخصی آنها اعتقادی به وجود آخرت ندارند و گویند هر عذاب وثوابی باشد درهمین دنیاست وجز این دنیا دیگر نه عذابی وجود دارد و نه ثوابی آنها معتقد اند که ادیان مختلف چیزی نیستند جز وسیله در دام انداختن اقوام و حقیقت ادیان آمده اند تا خادم آمپر یالیزم و ااستهثار باشند لیزا از آموزه های این است که دین افیون توده هاست مفهوم این جمله از دید مارکسیستی وکمونیستی این است که اقشاری مانند ون مردم را فریب داده اند ودین را اسباب رسیدن خود به قدرت می کنند و مردم عام هم فریب می خورند و ایدئولوژی (هدف ،اندیشه)آنها  غیر دینی است ودر این فضا جایی برای رشد روانشناسی دینی وجود ندارد و سنت روسیه رشد زیادی نداشت . 

​​​​​​

 

منبع وبسایت تبیان ایرناوBBC

 

یونگ ودیدگاه شدرمورد دین

فروید ودیدگاهش در مورد دین

روانشناسی دین در خبر گزاری های خارجی و اسپیلکا

  ,دین ,روانشناسی ,، ,دینی ,های ,    ,روانشناسی دین ,است که ,  سنت ,که در

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کتابخانه عمومی آیت الله مردوخ روستای آرندان فمینوستالژی saraclik.blog.ir مدرسه صالحانه آموزش حغرافیا نمایندگی تعمیرات لوازم خانگی از هر دری یک سخن الکسا کتاب اسلامی به نام خدا پویانماییهای ایرانی